تنم پر درده چشام زخمی-حاج مهدی سلحشور

حسین من،حسین من،حسین من،حسین من

وقتی برای گریه دلم تنگ میشود

لب با دم حسین هماهنگ میشود

ای بهترین بهانه برای گریستن

بی تو برای گریه چه بی رنگ میشود

كافی است لحظه ای دلم از تو جدا شود

دیگر كُمیت زندگی ام لنگ می شود

حسین جان ای آبروی دو عالم

نگین سلیمان به حلقه ی خاتم

***

تنم پر درده چشام زخمی

ببین كه شده هر دو پام زخمی

با حیرت نگاهت كنم امشب

بازم تو آوردی برام زخمی

با این دست زخمی،با این چشم زخمی

به این موی زخمی،زدم شونه

تا كه تو بیایی،به دردم شفایی

اومدی بابایی به ویرونه

شده شام من كربلا بی تو

كتك بود و سیلی بابا بی تو

بمیرم كه داره لب خشكت

میگه تشنه ی قدری آبی تو

تو سردار بی بدنی

من الذی ایتمنی

حسین وای،حسین وای

با این چادر خاكی با این زخمها

دیگه شدم انگار مثل زهرا

تو  خواب دیدمت اومدی پیشم

الهی نباشه بازم  رؤیا

غمی تو چشامه

رو نیزه بابامه

كه فكر پاهامه

تو این صحرا

با دستای بسته

با قلبی شكسته

دارم میخونم از تو ای بابا

بابا یه شب از ناقه افتادم

كه عمه رسید باز به فریادم

اگر تو بیایی در آغوشم

خدا میدونه از غم آزادم

تو راحت جان منی

من الذی ایتمنی

حسین وای،حسین وای

دانلود مداحی

زبانحال حضرت سکینه علیها السلام با عمه اش زینب علیها السلام

عمه جان دیشب به لب آوای دیگر داشتیم

سایه مهر پدر پیوسته بر سر داشتیم

تا که بابا بود از دشمن به دل بیمی نبود

گرچه از سوز عطش ما دیده تر داشتیم

خیمه ها راهی برای یورش دشمن نداشت

تا عموئی همچو عباس دلاور داشتیم

گیسوی ما را خبر از این پریشانی نبود

تا که دل ما را در کمند زلف اکبر داشتیم

تا که قاسم بود ما را خاطری آسوده بود

هم عنانی همچو عبدالله و جعفر داشتیم

در کنار گاهواره ذبا وجود تشنگی

ذکر با قنداقه شش ماهه اصغر داشتیم

تا که بابا بود ما را صورت نیلی نبود

گرچه داغ سیلی و رخسر مادر داشتیم

قصه میخ در و گنجینه اسرار را

نقش لوح سینه گدلهای پرپر داشتیم

تازیانه خوردن ما را کسی باور نداشت

گرچه بر بازوی مادر نقش یاور داشتیم

    ژولیده

متن مولودی خوانی امام حسین علیه السلام-حاج محمود كریمی

بال ملائک وا شده شب شب نمازه

آسمون پرواز ما تا مدینه بازه

شب فرار غمه

ماه و ستاره همه  

  می گن خوش اومد به تو

 گل پسر فاطمه

عزیز زهرا حسین 3

پر شده تو دنیا صدای نغمه ی خدایی          

          چقدر عاشقونه می خونه فاطمه لالایی

گفته اذون به گوش او خود رسول الله      

  گفته بگو حسین من علی ولی الله

****

نور ولایت هادی کوره راه عشقه          

  شفاعت فطرس فقط کار شاه عشقه

عشق مجسم حسین

 دلیل عالم حسین   

  پاره ی قلب نبی

 نگین خاتم حسین

خیره شده مستی

به گل روی گل مولا       

  چیره شده مستی

رو عالم دلهای شیدا

دیوونه ها همه دارن به سر هوای تو       

       از تو می خوان که جون بدن تو کربلای تو

***

جا داره تو قلب خدا هر کی با حسینه    

  روی لب فرشته ها ذکر یا حسینه

قنوت طاها حسین

 رکوع مولا حسین      

  سجود زهرا حسین

 ساقی سقا حسین

***

پیش قدمهاش سر بگذارید      

   اومد علمدار علم بیارید

مدار فلک در نگاشه   

  کل هستی زیر پاشه عالم فداشه

سیدنا یا ابا الفضل 2 اقام ابا الفضل

 

دانلود مولودی

متن مولودی خوانی امام حسین علیه السلام-حاج محمود كریمی


 

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

هر چی بخواهی همون را عشقه

هر چی بگی همون را عشقه

بگی بسوز میسوزم

بگی بمیر می میرم

اما اگه یه روزی

بگی برو نمیرم

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

بگی بسوز میسوزم

بگی بمیر می میرم

اما اگه یه روزی

بگی برو نمیرم

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

هر جا میرم همه رازم را می دونند

تا رنگ و روم را می بینند

دست دلم را می خونند

این شیدایی محبته یا جنونه

من از بهشتم گذشتم

معنیش را خدا می دونه

اگه خدا قبول کنه گدای عشق پاکتم

اگه قبولم می کنی نوکر سینه چاکتم

دیوونتم اسیرتم غبار روی خاکتم

به جون هر چی عاشقه هلاکتم هلاکتم

آقام آقام آقام ...

حضور تو مثل نسیمه

حال و روز دلم وخیمه

امشب آقا چی میشه

بهم بگی که میشه

در خونت بمونم

به مدت همیشه

بگی بسوز میسوزم

بگی بمیر می میرم

اما اگه یه روزی

بگی برو نمیرم

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

هر چی بخواهی همون را عشقه

هر چی بگی همون را عشقه

بگی بسوز میسوزم

بگی بمیر می میرم

اما اگه یه روزی

بگی برو نمیرم

کاشکی میشد بهت بگم چقدر چشمات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

مثل رویا با اسم تو پر کشیدم

خودم را بیچاره کردم

شبی که خوابت را دیدم

قلب زارم روزی هزار بار می میره

دوباره اسمت میاد و

با یه نگاهت می گیره

تویی که با هر نفست مسیح را زنده می کنی

دل های توی قفس را مثل پرنده می کنی

توی خدایی چشمات عالم را بنده می کنی

عالم را به هم می ریزی وقتی که خنده می کنی

من را توی برزخ این تشنه لبی رها نکن

تو رو خدا به روی پر گناه من نگاه نکن

بذار مریضت بمونم درد من را دوا نکن

لب من را از لبهای مشک خودت جدا نکن

نفس زدن بی تو گناه

بدون تو روزم سیاه

خدا دیگه ستاره شبیه تو نداره

اگه کسی مثل تو یاری داره بیاره

کاشکی میشد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم

ترانه ی حسین حسین روی لبات را دوست دارم

هیئتیات رو دوست دارم سینه زنات را دوست دارم

پرچم سرخ روی گنبد طلات رو دوست دارم

آقام آقام آقام ...

بگی بسوز میسوزم

بگی بمیر می میرم

اما اگه یه روزی

بگی برو نمیرم

عاشقی دردیه دوا نداره

دوای عاشقی نگاه یاره

از اون شبی که خوابت را دیدم

تب دل من روی هزاره

زندگی بی تو برام عذابه

دریاها بی تو عین سرابه

کسی حرفهام را به دل نگیره

به خدا امشب حالم خرابه

 

دانلود مولودی

متن مولودی خوانی به همراه سینه زنی میلاد امام حسین علیه السلام-حاج محمود كریمی

 

تو پاره ی جگر فاطمه ای

ستاره ی سحر فا طمه ای

یا حسین یا حسین حسین حسین

تو همه دین و ایمان منی

کتاب عشقی و قرآن منی

تو پادشاه و سلطان منی

تو پاره ی جگر فاطمه ای

ستاره ی سحر فا طمه ای

ای که به عشقت اسیر

خیل بنی آدمند

با خبران غمت

بی خبر از عالمند

تو پاره ی جگر فاطمه ای

ستاره ی سحر فا طمه ای

هر که غمت را خرید

عشرت عالم فروخت

سوختگان غمت

با غم دل خرمند

خاک سر کوی تو

زنده کند مرده را

زانکه شهیدان تو

جمله مسیحا دمند

یوسف مصر بقا

در همه عالم تویی

در طلبت مرد و زن

آمده با دل غمین

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

حسین حسین

حرز بازوی اباالفضل علی در کار زار

  لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

قمر بنی هاشم عباس اباالفضل

شنیدم دستهایت را بریدند

شنیدم چشم نازت را دریدند

چو طفلان این سخنها را شنیدند

همه از هم خجالت می کشیدند

ز جا برخیز ای ابرو شکسته

نشسته در برت پهلو شکسته

ابو فاضل ابو فاضل ابا الفضل

بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملت رسول الله،صلی الله علیه و آله

حسین،حسین،حسین

گرد حرم دویده ام

صفا و مروه دیده ام

هیچ کجا برای من

کرببلا نمی شود

سلسله عشق را

سلسله جنبان خداست

سلسله عشق چیست

موی حسین است و بس

 تا تو شدی کشته و ما

بی سر سامان شدیم

از پی نی در به در ِ

کوه و بیا بان شدیم

زینت دوش نبی

روی زمین جای تو نیست

خار و خاشاک زمین

 منزل و ماوای تو نیست

امان از دل زینب

      تا نفس در سینه روز و شب بود  

 دم حسین و بازدم زینب بود

 

دانلود مولودی

دانلود مداحی باز هواییم کن جواد مقدم




با
ز هواییم کن/هرچی دارم ازم بگیر کربلاییم کن
تورو به حق مادرت نینواییم کن/کبلاییم کن
عکس کربلات توسینه قابه/دنیا بی حسین برام سرابه
حتی بهشتم بی تو عذابه/آره عذابه

**اللهم الرزقنا حرم حرم**اللهم الرزقنا حرم حرم**

دل فدای تو/توگریه می کنی برام من برای تو
یه روز میام به کربلا به هوای تو/ بادعای تو
از توچیزی جز کرم ندیدم/جز خوبی ازین حرم ندیدم
هیچ جا بهتر از حرم ندیدم/هیچ جا بهتر از حرم ندیدم

**اللهم الرزقنا حرم حرم**اللهم الرزقنا حرم حرم**

بی تو دلگیرم/بی تو خدامی دونه از زندگی سیرم
هرجا شب جمعه برات روضه می گیرم/بی تو می میرم
هرجا روضته عرش برینه/زهرا مادرت سفره میچینه
چاییش به دست ام البنینه/چاییش به دست ام البنینه

**اللهم الرزقنا حرم حرم**اللهم الرزقنا حرم حرم**

اَمون بدین به مادرم، كه حیدرو خبركنه-عبدالرضا هلالی

اَمون بدین به مادرم، كه حیدرو خبركنه

تا كه بیاد به پشت در، چادرشو به سر كنه

یه كم آروم در بزنید ،حسین یه گوشه خوابیده

به پدرم چیكار دارید، مگه كسی بدی دیده

ای بی وفا زمونه،زمونه،زمونه،زهرای من جوونه،جوونه،جوونه

غصه نخور داداش حسن، اینها عیادت اُمدند

وصیت پیمبر ِ ،بهر رفاقت اُمدند

لگد كسی نمی زنه،محل وحی ِ خونمون

یادش نرفته هیچ كسی، حرمت ما و جدمون

ای بی وفا زمونه،زمونه،زمونه،زهرای من جوونه،جوونه،جوونه

این بوی اسفند ِ داداش ،نه بوی دود و آتیشه

واسه سلامتی مادر ،داره شعله می كشه

چهل نفر اومده اند، به ماها دلداری بدند

به بابای مظلوم ما، تو كوچه ها یاری بدن

به مادر اومدن بگن، سایه ی مولا سرشه

اینقده گریه نكنه ،چون كه علی همسرشه

نشسته ای یه گوشه ای، می لرزی  هی داداش حسن

هرچی بدم باشن اینها، یه مادر و نمی زنن

ای بی وفا زمونه،زمونه،زمونه،زهرای من جوونه،جوونه،جوونه

دانلود مداحی 


اُم البنین ای مادر عشق-حاج مهدی اكبری


اُم البنین ای مادر عشق

عروس خانه ی كوثر عشق

پروراندی در دامن خود

یل و امیر لشكر عشق

عباس تو ماه و تویی كوكب

نام تو زنده بود به هر لب

خادم بیت ولا شدی تو

عباس تو شد خادم زینب

مادر عباس اُم البنین

نام تو پاینده ی زمان

نرود از قلب شیعیان

در مقامت بس كه تو شدی

مادر عباس پهلوان

ادب آموز پسر شدی تو

از غم او خون جگر شدی تو

وقتی شنیدی كه تشنه جان داد

پیش همه مفتخر شدی تو

مادر عباس اُم البنین

رسیده بر گوش عالمین

آن زمانی كه به شور و شین

زینب خبر داد از علقمه

اما تو گفتی جانم حسین

علقمه غوغای بی امان بود

جای تو خالی در آن میان بود

عوض تو زهرا زعنایت

گریه كن عباس جوان بود

مادر عباس اُم البنین

 

دانلود مداحی

کتاب موبایل اشعار مدح و مرثیه فاطمیه1392-

بسم رب الزهرا(س)

مــادر آب تـویــی و پـدر خـــاک علـی

آب و خاکی که گلم را به وجود آورده

کتاب موبایل فاطمیه 1392-1434 هفتمین دفتر از مجموعه کتاب موبایل های پایگاه حسینیه می باشد. این مجموعه با بیش از 300 شعر در 15 موضوع از آثار شاعران آیینی سرای معاصر گردآوری شده و تقدیم می شود به همه عاشقان و دل دادگان آن بانوی بی نشان. امید که مقبول آستان حضرتش واقع گردد.

دانلود کتاب موبایل فاطمیه 1392-1434 – نسخه جاوا

دانلود کتاب موبایل فاطمیه 1392-1434 – نسخه آندروید

×××

در بين کوچه هاي مدينه شهيد شد

در بين کوچه هاي مدينه شهيد شد

آن مادري که يک شبه مويش سپيد شد

 در، هم زبان به شکوه گشود و  در آن غروب

آتش براي فتح حريمش کليد شد

 در گير و دار جزر و مد تازيانه ها

باران لطف اهل مدينه شديد شد

 با آتشي که شعله کشيد از در بهشت

آماده ي تسلي پهلو ، حديد شد

 دستش شکست و دامن حق را رها نکرد

بانوي خسته باني رازي رشيد شد

 سيلي دست سنگي ديوار و دست باد

يعني دو گوشواره ي او ناپديد شد

 انداخت سايه ي دست کبودي به روي ماه

وقتي که آفتاب خدا بي مريد شد

اين گونه بود عاقبت غربت امام

يک جامعه تباهِ دو فکر پليد شد

 مشرک شدند بعد نبي(ص) مردمان شهر

تنها ببين مظاهر بتها جديد شد

 ريشه دواند در دل دين انحراف ها

دستان کينه نيز بر علت مزيد شد

 تا منبر رسول خدا(ص) نيم قرن بعد

جاي شراب خواري دهها يزيد شد

 آري حسين (ع)فاطمه(س) در قتلگاه نه !

در بين کوچه هاي مدينه شهيد شد

يوسف رحيمي

اين روزها مسير حياتش عوض شده


اين روزها مسير حياتش عوض شده

شهر مدينه اي که صراطش عوض شده

 از ياد رفت آل محمد(ص) به راحتي

بعد از پيامبر، صلواتش عوض شده

 هيزم کنار خانه‌ی زهرا(س) براي چيست؟

ترحيم مصطفاست، بساطش عوض شده

 بر آستانه‌ی در «جنت» دخيل بست !

حتي مرام شعله‌ی آتش عوض شده

 باران تازيانه و گلبرگ هاي ياس؟

اين شهر، بارش حسناتش عوض شده

 اما چرا نشسته به پهلوي فاطمه

انگار ميخ در ثمراتش عوض شده

 اين فاطمه ‌ست که ز علي(ع) رو گرفته است؟

يا آفتاب خانه صفاتش عوض شده

 عطري کبود مي وزد از سمت معجرش

در بين کوچه ها نفحاتش عوض شده

 او رفتني است، اين در و ديوار شاهدند

اين روزها اگر حرکاتش عوض شده

نه سنگ قبر و گنبد و گلدسته و ضريح

حتي شمايل عتباتش عوض شده

يوسف رحيمي

حرفي نداشت چشم ترم جز رثاي تو

حرفي نداشت چشم ترم جز رثاي تو

جاريست بين هر غزلم رد پاي تو

 هر سال فاطميه دلم شور مي زند

در کوچه هاي غربت و اشک و عزاي تو

 بگذار ما به جای تو خون گريه مي کنيم

ديگر توان گريه نمانده براي تو

 ديدم چقدر قلب تو بی صبر می شود

با شکوه های بی کسی مرتضای تو:

 اينقدر رو گرفتنت از من براي چيست

حالا دگر غريبه شده آشناي تو

 از گرية شبانه و نجواي كودكان

بايد به گوش من برسد ماجراي تو

 بانو كمي به حال حسينت نظاره كن

حرفي بزن كه دق نكند مجتباي تو

 حالا ببين که روضه گرفتند كودكان

در پشت درب خانه براي شفاي تو

 برخيز و با نگاه ترت يا علی ع بگو

جان می دهد به قلب شکسته صدای تو

 ديدم تو را که آرزوي مرگ مي کني

بانو بس است!  کشته علي ع را دعاي تو

 همناله با وصيت تو ضجّه می زنم

با روضه های بی کفن کربلای تو

یوسف رحیمی

از ماتم تو فاطمه جان(س) گريه مي کنم

از ماتم تو فاطمه جان(س) گريه مي کنم

بي صبر مي شوم و چنان گريه مي کنم

   يا اينکه در مصيبتت از دست مي روم

  يا اينکه با تمام توان گريه مي کنم

   زهرا س ! به ياد غربت تو زار مي زنم

  با قلب خسته و نگران گريه مي کنم

   در التهاب ناله ي تو آب مي شوم

  مانند شمع از دل و جان گريه مي کنم

   در پشت در به رنگ گل لاله مي شوي

  پهلو شکسته ! ناله زنان گريه مي کنم

   با روضه هاي پهلو و بازو و چهره ات

  با روضه ي بلال و اذان گريه مي کنم

   اصلاً ببين که با همه ی روضه هاي تو

  اندازه ی زمين و زمان گريه مي کنم

   بانوي بي حرم به خدا من به ياد آن

  قبر بدون نام و نشان گريه مي کنم

  آه اي خديجه مادر غم ! نه فقط شما

  من هم به ياد مادرمان گريه مي کنم

  کي مي شود شبي بدهم جان برايتان

عالم فداي غربت بي انتهايتانيوسف رحيمي

اين روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است

اين روضه ها امروز و فردا کردنش سخت است

بايد بگويم گرچه معنا کردنش سخت است

 لکنت گرفته پلک تو در بين آن کوچه

اين راز سربسته ست افشا کردنش سخت است

 چشمي که دست سنگي آن بي حيا بسته

مقداد مي دانست که وا کردنش سخت است

 دستي که بين کوچه ها از پا تو را انداخت

فهميد قدّ حيدري تا کردنش سخت است

 حالا که داري خواهشي ، تابوت مي خواهي؟

اسباب مرگ تو !؟ مهيّا کردنش سخت است

با غسل زير پيرهن فکر علي ع بودي

زخم نود روزه تماشا کردنش سخت است

داغ کبود کوچه ها آنقدر روشن بود

فهميد دست فتنه ، حاشا کردنش سخت است

یوسف رحیمی

من رفتنی هستم دگر یاور نداری

من رفتنی هستم دگر یاور نداری

مظلوم! با مظلومه ات کاری نداری

 ا رفع زحمت کردنم چیزی نمانده

فردا در این بستر تو بیماری نداری

 مثل جنین زانو بغل کردن ندارد

خانه نشین! گیرم طرفداری نداری

 با چه دردت را بگو عیبی ندارد

وقتی که غم داری و غمخواری نداری

 وقتی که دفنم می کنی آقا بمیرم

تاریک تر از آن شب تاری نداری

 مردم اگر از تو سراغم را گرفتند

از قبر من مولا خبرداری نداری

 دیگر خداحافظ، حلالم کن علی جان

جان تو جان بچه ها کاری نداری

حامد خاکی

با گفتن " ربنا..." دلم میگیرد

با گفتن " ربنا..." دلم میگیرد

با "حی علی العزا" دلم میگیرد

تنها نه که فاطمیه ای مادر من

هرهفته دوشنبه ها دلم میگیرد


---


هم سنگ صبور حیدری حق داری

هم دل نگران دختری حق داری

با دست شکسته شانه برداشته ای...

سخت است ولی تو مادری حق داری


---


بیچاره حسن(ع) که از درون می گرید

بر ملحفه های لاله گون می گرید

ای وای حسن وای حسن وای حسن(ع)

با دیدن درب خانه خون می گرید


---


خوردی به زمین و من عزادار شدم

با دیدن سینه ی تو بیمار شدم

با هق هق گریه های خود خوابم برد

با خس خس سینه ی تو بیدار شدم


---


نه گواه غم زهرای علی(ع) هاله ی اوست 

بلکه پیراهن او گلشن آلاله ی اوست

در و دیوار و غلاف و لگد و میخ در و...

...بی کسی های علی(ع) ضربه ي قتاله ی اوست


---


ما قدرت تهدید نداریم عزیزان

ما فرصت تجدید نداریم عزیزان

والله خرید دو کیلو پسته بهانه ست

در فاطمیه عید نداریم عزیزان


---


امروزه فقط جنگ کلام است به قرآن

نوروز هوس های عوام است به قرآن

شیرینی و آجیل و لباس نو مگیرید

 در فاطمیه عید حرام است به قرآن

استاد علي خاكساري

نوحه های شهادت حضرت رقیه (س)

مداح: حاج محمود کریمی

شب ششم صفر 90

هیات اتصار الامام رزمندگان کرج

(دانلود در ادامه مطلب)

این پست شامل 4 مداحی برای دانلود است که لینک دانلود هر بخش بعد از متن نوحه یا روضه آمده است.

 

دردم این است عمو نیز در این قافله نیست * مثل من پای کسی پر شده از آبله نیست

گفتم از منبر نی آیه توحید نخوان * سنگ ها منتظر و خواندن تو بی صله نیست

عمه ام شاهد من خرده نگیری بابا * بس که بر خار دویدم نفس هروله نیست

دوست داری که بپرسی گل سرهام کجاست * پاسخ من فقط این است پدر جان بله نیست

از سر نیزه پدر خوب ببین دور و برت * چادرم روی سر دخترک حرمله نیست

نیمه شب با سر تو گرم سخن میشوم * مطمئنم سخن با تو کم از نافله نیست

نور چشمان مرا خصم به سیلی کم کرد * یا علی گفتن من پشت عدو را خم کرد

ادامه نوشته

از داغ تو که بر جگر اهل عالم است

از داغ تو که بر جگر اهل عالم است 
هر سینه ای که داغ ندارد جهنم است 
بعد از چهارده سده در ماتمت هنوز 
همچون هلال نو، کمر آسمان خم است 
فریادها قصیده شده در رثای تو 
هر ناله گشته نوحه و هر آه یک دم است 
جایی که اشک مهدی تو بر تو خون شود 
گر خون بجوشد از جگر آسمان کم است 
پوشیده کعبه رَخت سیه در تمام سال 
یعنی تمام سال به یادت محرّم است 
ما گریه را برای تو آموختیم و بس 
زیرا که زخم های تو را گریه مرهم است 
ما کیستیم تا که بگرییم در عزات 
صاحب عزات اشرف اولاد آدم است 
تو از پیمبری و پیمبر بود ز تو 
این گفته از زبان رسول مکرم است 
یک قطره اشک بهر تو به از هزار بحر 
یک گوشه از بهشت غمت قلب عالم است 
تا گل به رنگ سرخی خون گلوی توست 
سرسبز از سرشک غمت، نخل "میثم" است 

بعد از عطشت خون جگر شرب مدام است

بعد از عطشت خون جگر شرب مدام است 
تا گریه برای تو بود، خنده حرام است 
تا بحر کشد نعره و تا آب زند موج 
از تشنه لبان بر لب خشکِ تو، سلام است 
در مکتب ایثار تو هفتاد و دو استاد 
درس همه مجد و شرف و خون و قیام است 
هر صبحدمی کرب و بلایی شود آغاز 
هر شامگهی عمر ستمکار تمام است 
صد بار اگر اسب برآن کشته بتازند 
والله امام است، امام است، امام است 
با کشتن تو بر لب دریا، لب عطشان 
آب ار بخورم آتش سوزنده به کام است 
بر گریه کن تو شرر آتش دوزخ 
والله حرام است، حرام است، حرام است 
با یاد دل زینب  و چوب و لب و قرآن 
انگار که هر مجلس ما، مجلس شام است 
هر عصر و زمان هر که حسینی است بداند 
اسلام قیام است، قیام است، قیام است 
"میثم" چه کند سلطنت هر دو جهان را 
تا بر در این خانه غلام است، غلام است 

شور عاشورت زمان را تا ابد در بر گرفت

شور عاشورت زمان را تا ابد در بر گرفت 
نُه سپهر از شعله سرخ خیامت در گرفت 
گریه را وقف غمت کردیم از روز ازل 
کآسمان از دیدة پر اشک ما ساغر گرفت 
از شرار خیمه ها تا دامن طفل تو سوخت 
دود آن تا آسمان خورشید را در بر گرفت 
وای من، ای وای من، این امت بیدادگر 
با چه جرمی انتقام از آل پیغمبر گرفت 
خواست خورشید اوفتد از چرخ در دریای خون 
پرده خون تا رخ ثارالله اکبر گرفت 
با همان دستی که قاتل رأس قرآن را برید 
از سر دخت امیرالمؤمنین معجر گرفت 
کشته آن کشته باید شد که در جنب فرات 
حنجر خشکیده اش آب از دم خنجر گرفت 
هستِ خود را وقف کرد و هستی حق را خرید 
داد سر در راه دین و زندگی از سر گرفت 
زخم ها گشتند گم در کثرت گلبوسه ها 
بس که زینب بوسه ازآن نازنین پیکر گرفت 
بعد زخم آن همه شمشیر و تیغ و تیر و سنگ 
سمّ اسبان هم گلاب از آن گل پرپر گرفت 
گریه ها از داغ اکبر کرد با بانگ بلند 
تسلیت از خنده خصم ستم گستر گرفت 
نهضت خونین عاشورا به دشت کربلا 
رمز پیروزی ز لبخند علی اصغر گرفت 
از مضامینش توان پی برد کز روز ازل 
نخل "میثم" دائم از خون شهیدان برگرفت 

زخم گلوی حسین چشمه خون خداست

زخم گلوی حسین چشمه خون خداست 
خون خدا را فقط ذات خدا خونبهاست 
آنکه ز خون گلو داده به قرآن حیات 
کشتة او را اگر کشته بخوانی خطاست 
مصحف آیات نور پیکر صد چاک اوست 
آینه حسن او آن سر از تن جداست 
ما همه ذریّه ایم سلسله عشق را 
طینت ما شعله ای از عطش کربلاست 
شیعه ز باران اشک می کند ایجاد سیل 
شیعه به دریای خون طالب خون خداست 
شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت 
شیعه به اوج عطش تشنة جام بلاست 
شور که شد با شعور، شور حسینی شود 
گریة با معرفت، معرفت کبریاست 
بزم وصال حسین در دل دریای خون 
سیر عروج حسین از سر نی تا خداست 
زخم جوانان او خندة فتح است و بس 
خون علی اصغرش خون همه انبیاست 
هر نی نیزار عشق فاش ندا می دهد 
هر که حسینی بود، رگ رگ او نینواست 
گریه "میثم" خورد آب ز خون حسین 
فانی معراج خون، ساقی بزم بقاست 

حیات خون بود در لاله های باغ ایثارت

حیات خون بود در لاله های باغ ایثارت 
هزاران دل بود چون نقطه ای کوچک به پرگارت 
نماید فخر بر رضوان، فروشد ناز بر جنت 
نسیمی گر وزد سوی جحیم از پای دیوارت 
تویی وجه الله اعظم، تویی ثارالله اکبر 
که زهرا گیسوان رنگین کند از خون رخسارت 
خلایق روز و شب در فرش می بوسند خاکت را 
عجب نبود اگر گردد خدا در عرش زوّارت 
لوای حمد را فردا علی بر دوش خود گیرد 
عجب نبود اگر آن را دهد دست علمدارت 
میان حلقه های سلسله با پیکر خونین 
مسیحا را دهد جان با نگاهی، چشم بیمارت 
تو هست خویش را در کربلا وقف خدا کردی 
خدا هم با بهای هستی خود شد خریدارت 
تو در مصر ولایت یوسف بازار خون استی 
که تا صبح قیامت همچنان گرم است بازارت 
چنان در خاک و خون دل بُرد رخسارت ز زیبایی 
که وقت سر بریدن بود قاتل، محو دیدارت 
قلم در دست "میثم" مانده، مضمون آفرینی کن 
که در هر سطر سطرم درج گردد، درس ایثارت 

ما بهر ولای تو خریدیم بلا را

ما بهر ولای تو خریدیم بلا را 
یک لحظه کشیدیم به آتش یم لارا 
دادیم حیات ابدی بر شرف و خون 
کشتیم از اول به هوای تو هوا را 
روزی که نبودیم و نبودند خلایق 
خوردیم ز لعل لب تو آب بقا را 
والله قسم چشم به عالم نگشوده 
در آینة روی تو دیدیم خدا را 
از تیغ ولایت سر تسلیم نگیریم 
صد بار اگر خصم بگیرد سر ما را 
از مروه اگر پای کشیدیم چه بهتر 
در خاک سر کوی تو دیدیم صفا را 
رفع عطش ماست زجام عطش تو 
بر دیده نهادیم از آن تیر بلا را 
جز زخم دم تیغ تو مرهم نپذیریم 
جز درد تو بر درد نخواهیم دوا را 
آن روز که دانشگه ما عالم زر بود 
عباس تو آموخت به ما درس وفا را 
یک موی تو را بر همه عالم نفروشیم 
بخشند به ما گر همة ارض و سما را 
حق است که با گفتن اشعار تو "میثم" 
بخشیم به تو اجر و ثواب شهدا را 

به جای جای دلم جای پای تو است حسین

به جای جای دلم جای پای تو است حسین 
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین 
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم 
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین 
صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه ی من 
به کربلات قسم کربلای تو دست حسین 
به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن 
درون حنجره هاشان صدای تو است حسین 
به عالمی در دل بسته ام ز روز ازل 
مگر به روی تو، این خانه جان تو است حسین 
معمای خون تو را جز خدا نداند کس 
به خون تو، که خدا خونبهای تو است حسین 
اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز 
دلم به جانب صحن و سرای تو است حسین 
بهشت باد به اهل بهشت ارزانی 
بهشت من حرم با صفای تو است حسین 
زیارت همه پیغمبران زیارت حق 
زیارت سر از تن جدای تو است حسین 
تو آن صحیفه ی صد پاری ورق ورقی 
که زخم های تنت آیه های تو است حسین 
به وصف غیر تو میثم سخن نخواهد گفت 
هر آنچه گفته و گوید ثنای تو است حسین 

بحرطویل از زبان امام حسین

 

اگر از خنجر خونریز لبِ تشنه ببرند سرم را، اگر از تیغ شکافند در این عرصه ی خونین جگرم را، اگر از تیر سه شعبه بدهند آب عوض شیر گل نوثمرم را، اگر از داغ برادر شکند خصم ستمگر کمرم را، اگر از چار طرف خصم زند برجگرم تیر، اگر آید به سر و کتف و تنم ضربت شمشیر، اگر از سنگ شود غرقه به خون روی منیرم، اگر آتش عوض آب دهد خصم شریرم، اگر از داغ پسر سوزم و صد بار بمیرم، به خدایی که مرا خواسته با پیکر صدچاک ببیند به تنم زخم دوصد نیزه وشمشیر نشیند، به ستمگر نکنم کرنش و ذلت نپذیرم، اگر آرند به جنگم همه ی اهل زمین را و سما را 
انا مظلوم حسین 
منم و عهد الستم، نه گسستم نه شکستم، به خدا غیر خدا را نپرستم، به خدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم، همه ی دار و ندارم همه هفتاد و دو یارم به فدای ره جانان، منم و سرخی رویم، منم و خون گلویم، منم وحنجر عطشان، منم و داغ جوانان، منم و خاک بیابان، منم و سُمِ ستوران، من و رگ های بریده، منم و قلب دریده منم وطفل صغیرم، منم و کودک شیرم، منم و دخت اسیرم، منم و حیّ قدیرم، منم و زخم فراوان، منم و آیه ی قرآن، منم و زخم زبان ها، منم و تیغ و سنان ها، همه آیید و ببینید مقام و شرف و عزت ما را 
انا مظلوم حسین 

به خدا و به رسول و به علی ابن ابی طالب و زهرای بتول و حسن آن سید ابرار، به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زهیرم به طرماح و به جون و وهب پاک سرشتم، به جلال و شرف عابس و عباس و به عثمان و به جعفر، به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبد اللَّه و قاسم، به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش به گل یاس مدینه، به رقیه به سکینه، به دل سوخته ی زینب کبرا و دو فرزند شهیدش، به لب تشنه ی اطفال صغیرم، به تن خسته ی سجاد عزیزم، من از این قوم ستمگر نگریزم، نکنم بیعت و با خصم ستمگر بستیزم، من و ذلت، من و تسلیم، من و خواری و خفت، سر من بر سر نی راه خدا پوید و با دوست سخن گوید و گردد هدف سنگ و خورد چوب، نبینم به خدا غیر خدا را 
انا مظلوم حسین

استادسازگار

جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست

جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست 
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست 
درمان درد من نبود غیر درد دوست 
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست 
با سیل اشک تا که به دریای خون روم 
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست 
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام 
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست 
با یاد کام خشک علمدار کربلا 
در موج بحر، سینه سوزانم آرزوست 
پاداش گریه های همه عمر بر حسین 
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست 
صدبار اگر نثار رهش جان و سر کنم 
تا باز جان دهم به رهش جانم آرزوست 
از دامنی که سوخت به صحرای کربلا 
یک شعله وقف آتش دامانم آرزوست 
تا دم به دم نثار لب تشنه اش کنم 
از آب دیده لؤلؤ و مرجانم آرزوست 
در انتظار منتقم خون پاک او 
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست

استادسازگار

تاج سر عرشیان، گرد ره زائرت

وسعت ملک خدا عرصۀ جولان توست

 آب حیاتِ حیات در لب خندان توست

 بس‌که به شوق وصال، سینه گشودی به تیغ

 سینۀ مجروح تو، چاک گریبان توست

 تاج سر عرشیان، گرد ره زائرت

 مهر نماز ملک، خاک بیابان توست

خون گلو آب غسل، خاک بیابان کفن

 زخم بدن، پیرهن بر تن عریان توست

 گرچه قیامت پر از نالۀ «یافاطمه» است

 فاطمه هم ناله‌اش بر لب عطشان توست

 هر دل آتش‌زده بر تو بوَد یک حرم

 هر جگر سوخته شمع شبستان توست

 گشته ز روز ازل خون تو تقدیم دوست

 ورنه همه تیغ‌ها گوش‌به‌فرمان توست

 در یم خون پرزدی خنده به خنجر زدی

 خون گلو زیر تیغ در لب خندان توست

 خواست ببندد عدو، لعل لبت را به چوب

 تا صف محشر بلند، نغمۀ قرآن توست

 ذکر همه عمر ما زمزمۀ «یاحسین»

 اشک شب و روز ما خون شهیدان توست

 میثمِ دل‌سوخته، چشم به تو دوخته

غروب جمعه

چي مي شه عزيز زهرا س ديكه از سفر بياي؟

براي بوسه به دستت شده يك سحر بياي؟

 اگه تو منتظري كه من خودم عوض بشم

براي خوب شدنم بايد تو يك سفر بياي

غروب جمعه كه مي شه دل عاشق مي گيره

چي مي شه قبل غروب ديگه تو از سفر بياي؟


تقديم به همه ي رفقاي ولايت مدار

از مجد و شکوه بي حدش حيرانم

 

چندي ‌ست «وَ إن يکاد»ها مي ‌خوانم

 

گيرم که هجوم دشمنان سيل آساست

 

چون کوه کنار رهبرم مي ‌مانم

یوسف رحیمی


دوبيتي هاي فراق

الهي يار همرنگ تو گردم

بيفته نور تو بر روي زردم

چي مي شه كربلا باشي و من هم

غلامت باشم و دورت بگردم

جواد حيدري