از ماتم تو فاطمه جان(س) گريه مي کنم

بي صبر مي شوم و چنان گريه مي کنم

   يا اينکه در مصيبتت از دست مي روم

  يا اينکه با تمام توان گريه مي کنم

   زهرا س ! به ياد غربت تو زار مي زنم

  با قلب خسته و نگران گريه مي کنم

   در التهاب ناله ي تو آب مي شوم

  مانند شمع از دل و جان گريه مي کنم

   در پشت در به رنگ گل لاله مي شوي

  پهلو شکسته ! ناله زنان گريه مي کنم

   با روضه هاي پهلو و بازو و چهره ات

  با روضه ي بلال و اذان گريه مي کنم

   اصلاً ببين که با همه ی روضه هاي تو

  اندازه ی زمين و زمان گريه مي کنم

   بانوي بي حرم به خدا من به ياد آن

  قبر بدون نام و نشان گريه مي کنم

  آه اي خديجه مادر غم ! نه فقط شما

  من هم به ياد مادرمان گريه مي کنم

  کي مي شود شبي بدهم جان برايتان

عالم فداي غربت بي انتهايتانيوسف رحيمي