دانلود مداحی "خداوند کرمی" محمود کریمی ویژه شهادت امام حسن (ع)

متن شعر شب شهادت امام حسن مجتبی 29 صفر 93

با مداحی حاج محمود کریمی

در حسینیه آیت الله شاهرودی

 

**پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید**

شعر رحلت پیامبر 29 صفر 93 کریمی

http://masjedns.persiangig.com/masjedns/60877_891112_L600_resize_%5B1%5D.jpg 

قسمتی از متن شعر:

 

وای حسن

خداوند کرمی            تمام باورمی

کنار حرم نبی         بی حرمی

تو سینه میتپه این قلب پریشون من

با ذکر یا حسن و یا حسن و یا حسن

خدا کنه آخر فدات شم                   کارگر صحن و سرات شم

خاک قدم زائرات شم

 

برای دانلود و دیدن تمام شعر به ادامه مطلب بروید
 
 
ادامه نوشته

مدح و مرثيه ي امام حسن مجتبي(ع)

يا كريم ابن الكريم

همدم یار شدن دیده ي تر می خواهد

پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد

عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست

قدم اول این راه جگر می خواهد

بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت:

بشنود هرکه ز معشوق خبر می خواهد

هرکه عاش شده خاکستر او بر باد است

عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد

هنر آن نیست نسوزی به میان آتش

پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد

در ره عشق طلا کردن هر خاک سیاه

فقط از گوشه ي چشم تو نظر می خواهد

ظرف آلوده ي ما در خور سهبای تو نیست

این ترک خورده سبو رنگ دگر می خواهد

زدن سکه ي سلطانی عالم، تنها

یک سحر از سر کوی تو گذر می خواهد

 

تا زمانی که خدایی خدا پا بر جاست

پرچم حُسن حَسن در همه عالم بالاست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....



ادامه نوشته

مدح و مرثيه ي امام حسن مجتبي(ع)

يا امام حسن(ع)

سنگ نگين اگر بتراشم براي تو
بايد كه از جگر بتراشم براي تو

طوف سرت به شيوه ي حجاج جايز است
پس واجب است سر بتراشم براي تو

اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد
من حاضرم كه پر بتراشم براي تو

باشد كه من به سوي تو آزاد رو كنم
از چوب سرو در بتراشم براي تو

از اصفهان ضريح برايت بياورم
يك گنبد از هنر بتراشم براي تو

صد فرش دستباف برايت بگسترم
گلهاي سرخ و تر بتراشم براي تو

بر مرقد تو لاله ي عباسي آورم
فانوسي از قمر بتراشم براي تو

از والدين ، خادم درگه بسازمت
قرباني از پسر بتراشم براي تو

چون محتشم كه شعر براي حسين گفت
من شعر بر حجر بتراشم براي تو

اي كشته ي محبت تو حضرت حسين
پيداست در جلال تو كيفيت حسين

كس ناز چشمهات چو زينب نميكشد
درد شبانه ات به جز شب نميكشد

فرصت نشد شرار جگر تا جبين رسد
بيماري سريع تو بر لب نميكشد

روزي كشيد ناز و دگر روز ، جانماز
ناز تو را مدينه مرتب نميكشد

هر چند رنگ خون شده آن كام نازنين
كس چوبدست خويش بر آن لب نميكشد

زهري كه خورده اي چو به خورشيد اثر كند
كارش ز صبح تا به سر شب نميكشد

(محمد سهرابي)

روضه و شعر برای امام حسن

الا ای آب، مهر مادر من

چرا افروختی پا تا سر من

اگر رفع عطش از من نکردی

چرا آتش زدی بر پیکر من

الا ای آب، آب زهرآلود

که بگرفت از تو پایان دفتر من

منم آن باغبان و خون دل ها

بود باغ گل نیلوفر من

من و طشتی پر از خون جگر کاش

نبیند حال من را خواهر من

زبان شکوه نگشایم که این امر

بود تقدیر من از داور من

اگر بستی کتاب عمر من باز

زدی چتر شهادت بر سر من

تو را ای آب با آتش در آمیخت

شرار کینه های همسر من

الا ای آب از دستی چکیدی

که سیلی زد به روی مادر من

اگر گریم از این گریم که سوزد

ز داغم قاسم آن یاس تَر من

حسینم ای کمال آرزویم

حسینم ای تمام باور من

برادر ای که در گفت و شنود است

نگاهت با نگاه آخر من

به دستت می سپارم قاسمم را

که باشد منظر او منظر من

برای کربلایت کن حفاظت

به جان اکبرت از اکبر من

"مؤید" را مقدر کن که باشد

گهی در پیش تو گه در بر من

سید رضا موید

امام حسن مجتبی علیه السلام

آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه

حرم برای تو شه کرم می سازه

آخر برات یه گند طلا می سازیم

شبیه گنبد امام رضا می سازیم

سر مزارت ضریح طلا می سازیم

مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم

سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس

سر قبر ام البنین مادر عباس

دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم

حسن حسن می گیم و از عشقت می میریم

به کوری عایشه و دشمن حیدر

بقیع تو آباد می شه گل پیمبر

آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا

بقیع تو آباد می شه به جان مولا

جواد حیدری

حضرت رقیه سلام الله علیها-مرثیه

آمدی با رأس خونین ای پدر

 لاله ای در دست گلچین ای پدر

خیر مقدم دیدن ماه رُخت

 بر دلم بخشیده تسکین ای پدر

می شود با چلچراغ اشک من

 امشب این ویرانه تزیین ای پدر

اشک سرخ و چهره زرد، و تن سیاه

 سفره ام گردیده رنگین ای پدر

از غمت هر شب نخفتم تا سحر

شاهد من بود پروین ای پدر

من گل نشکفته، پرپر گشته ام

وای از بیداد گلچین ای پدر

هر چه تلخی دیده ام از راه شام

 شور عشقت کرده شیرین ای پدر

رونمای روی تو جان می دهم

چون مرا نَبْوَد به از این، ای پدر