تقديم به همه ي رفقاي ولايت مدار
از مجد و شکوه بي حدش حيرانم چندي ست «وَ إن يکاد»ها مي خوانم گيرم که هجوم دشمنان سيل آساست چون کوه کنار رهبرم مي مانم یوسف رحیمی
از مجد و شکوه بي حدش حيرانم چندي ست «وَ إن يکاد»ها مي خوانم گيرم که هجوم دشمنان سيل آساست چون کوه کنار رهبرم مي مانم یوسف رحیمی
حرکت کاروان به مدینه - شام اربعین
واحد
)به سبک بعد از چهل روز(
با دلی پر خون ، میرم مدینه
ولی می میره ، بی تو سکینه
خودم رو ناقه ، دلم کنارت نمیره از یاد ، گل بهارت
وقتی رسیدم ، مدینه میگم آبت ندادن ، با دلی پر غم
رفتی و تنها شدم تنها با غمها شدم
شبیه زهرا شدم
سید و سالار ، خدانگهدار
وای ، داداش حسینم
******
بده جوابم ، که دل کبابم
عزیز زهرا ، ببین ربابم
وقتی قلم شد ، دست علمدار شدیم اسیر ، اذیت و آزار
درد من اینه ، سید و سالار عترت تو رفت ، بر سر بازار
من می مونم کنار تو نِمیرَم از مزار تو
میشم علمدار تو
ای روح قرآن ، مولا حسین جان
وای ، مولا حسین جان
مناجات با امام زمان (عج)
زمزمه
ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم
ای عمر من عمری سر راهت نشستم
محراب من ابـروی تو یا بن الزهرا
ای قبــله من روی تو یا بن الزهرا
ای شـام قدرم موی تو یا بن الزهرا
از دیده خون افشاندهام یا بن الزهرا
چشم انتظارت مـاندهام یا بن الزهرا
هر جمعه ندبه خواندهام یا بن الزهرا
******
كی میشود از خاك پای تو بوسه گیرم
كی میشود دورت بـگـــردم و بمیرم
من دیده بر راه توام یا بن الزهرا
من عبـد درگاه توام یا بن الزهرا
محو رخ مـــاه توام یا بن الزهرا
روی تو بـاشد قمرم یا بن الزهرا
خال تو بـاشد حجرم یا بن الزهرا
ناز تو با جان میخرم یا بن الزهرا
******
مادر به زیر تازیانه زد صـدایت
بین در و دیوار خانه زد صدایت
زمزمه میگوید بیا یا بن الزهرا
علقمه میگوید بیا یا بن الزهرا
فاطمه میگوید بیا یا بن الزهرا
هر خوشــه میگوید بیا یا بن الزهرا
بی تـوشـه میگوید بیا یا بن الزهرا
شش گوشه میگوید بیا یا بن الزهرا
******
ای آبروی روی زشت من كجــایی
ای چشم تو باغ بهشت من كجایی
هر نــاله میگوید بیا یا بن الزهرا
هر لالـه میگوید بیا یا بن الزهرا
سه ساله میگوید بیا یا بن الزهرا
پروانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
ویرانه میگوید بیـا یا بن الزهرا
دردانه میگوید بیـا یا بن الزهرا